ده ماهگی ( اَزَزَزَزَزَزَ )
امروز (شنبه اول بهمن )
امروزآرمان جون رو بردم خونه بهداشت وزنش تغییری نکرده خانم دکتر براش آزمایش کامل نوشت .
حالا دیگه هر روز یه کار جدید میکنه و خودش رو شیرین تر میکنه : بعضی وقتها سرش رو این ور و اون ور می چرخونه / یا زبونش رو هی بیرون میاره / با موزیک شاد می رقصه / وقتی ازش خداحافظی میکنی با تکون دادن دستاش بای بای میکنه / سرفه کردن بی بی رو تقلید میکنه / به همه چیز دست میزنه / وقتی جارو برقی روشنه میترسه و فرار میکنه به محض اینکه خاموش میشه میاد و دستکاریش میکنه
از داداش امید بعضی کلمه هارو تقلید میکنه مثل : پا - به جارو میگه جا - به داغ میگه داعــه
وقتی بی حوصله میشه میگه اَزَزَزَزَزَزَ
به خوردن بعضی از چیزها علاقه بیشتری نشون میده مثل شلغم ، ماست ( که به داداش امیدش رفته )
موقع نوشتن وبلاگ هم دور و بر کامپیوتر ور میره و با چراغ چشمک زن رایتر بازی میکنه اونقدر نق زد تا دستش رو به کیبورد رسوند اینم کلمه هایی که کمکم تایپ کرد: {لبنتالبیسشظز و ادذ {0020