آرمانآرمان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

✾◕ ‿ ◕✾گل خوش موقع ✾◕ ‿ ◕✾

چشم ها را باید بست × جور دیگر باید خواند

عکسهایی از سه ماهگی آرمان جون در ادامه .... در سه ماهگی به انگشتهاش نگاه میکنه اسباب بازی رو با دست میگیره  ( خروس بادی ) شعری از ننه گلی که براش میخونه :  دنگ دنگت کی کنه ؟* خرما تو چنگت کی کنه ؟* زن دائیت بمیره * خدمت دائیت کی کنه؟ ...
21 دی 1390

گردن گرفتن .

45 روزشه گردن گرفته کلمات اولیه ای که میگه : اقو – دوو ( مثل داداش امیدش ) گردش رفتن آرمان ... در ادامه مطلب صغاد جاده عیون آباد باغ یه بنده خدا ...
21 دی 1390

ده ماهگی

ü    1/10/ 90 وزن با لباس 9.900 چیزی به وزنش اضافه نشده چون یک هفته است که مریض شده سرماخورده ü    حالا معنی دردر رو میفهمه   ü    با آهنگ خودش رو تکون میده ü    با امید بازی میکنه چهاردست وپا دنبالش میکنه یا از دستش فرار میکنه ا ü   از میز تلویزیون بالا میره ü    الکی میخنده یا سرفه میکنه ü    اگه اسباب بازی رو از دستش بگیریم ناراحت میشه ü    موس رو از رو میز کامپیوتر برمیداره و به نورش نگاه میکنه ، ü    وقتی یه چیزی که خوردنی نباشه (مثل ...
21 دی 1390

شی شی شی شیطونک

این روزا از در و دیوار بالا میره (بگو ماشالا ) از تخت داداشش ، از میز تلویزیون (که  همه چی رو به خاطر شیطونیاش جمع و جور کردم )  از میز و صندلی ، کابینت ....                ادامه مطلب رو. داشته باشید ...   ...
15 دی 1390

بفرما نون تازه !

  این روزها برای جلب توجه الکی می خنده یا سرفه می کنه وقتی بهش توجه میکنیم دوباره سرفه میکنه                                                            ...
15 دی 1390